در این یادداشت آمده است:
«سینمای کودک؛ نیازمند توجه مضاعف!
جشنواره فیلمهای کودکان و نوجوانان، رویداد سینمایی است که از سال ۱۳۶۱ تاکنون طی ۳۵ دوره برگزار شده است. برگزاری این محفل فرهنگی ویژه کودکان و نوجوانان با فراز و نشیب های بسیاری همراه بوده و ۲۱ دوره آن در شهر اصفهان، ۶ دوره در تهران، ۵ دوره در شهر همدان و یک دوره در شهر کرمان برگزار شده است. دوره های ۳۳ و ۳۴ این جشنواره نیز به دلیل شرایط متاثر از پاندومی کرونا در کشور به طور همزمان در تهران و اصفهان و در قالب مجازی برگزار شد و فقط فیلم های بلند سینمایی در یک سالن در تهران و اصفهان با رعایت پروتکل های بهداشتی به نمایش درآمدند. همچنین این جشنواره بین المللی در طول ۳۵ دوره برگزاری، ۱۹ دوره در مهر ماه، ۶ دوره در بهمن ماه، ۳ دوره در آبان ماه، ۳ دوره در شهریور ماه، ۲ دوره در مرداد ماه برگزار شده است.
جشنواره فیلم کودکان و نوجوانان از اولین تا پنجمین دوره برگزاری زیر چتر جشنواره فجر بود. اگرچه از دوره سوم به این سو هویت مستقل خود را به مرور شکل بخشید با این حال ششمین جشنواره کودکان و نوجوانان هویتی مستقل یافت و به دبیری علیرضا شجاع نوری از تاریخ سیزدهم تا بیستم آبان ماه ۱۳۶۹ در شهر اصفهان برگزار شد. در تمام سالهای برگزاری ۳۵ دوره جشنواره، اعتبار این رویداد مهم رابطهای دوسویه به میزان رونق سینمای کودک در کشور داشته است. هر چقدر موضوع تربیت و آموزش کودکان و نوجوانان برای مدیران و فیلمسازان کشور مهم بوده است، جشنواره و سینمای کودکی پرقدرت و صاحب نفوذ در سالنهای سینما داشتیم و بالعکس هر زمانی که سینمای کودک ضعیف شده، نشان دهنده نگاه های حداقلی به دنیای کودکان بوده ایم. در نگاهی کلی میتوان این جشنواره را همچون نبضی برای سلامت فرایندهای تولید محتوای ویژه کودکان و نوجوانان در کشور دانست.
فیلم های سینمای کودک و نوجوان همواره موضوع قابل بحثی در سینمای ایران بوده و هست. با وجود استقبال و علاقه ای که مخاطبان به این دسته از فیلمها نشان می دهند کمتر دیده ایم که فیلمسازی علاقه داشته باشد در این ژانر دست به تولید بزند؛ آن دسته از فیلمسازانی که میخواهند در این زمینه فعالیت کنند مورد هجمه قرار می گیرند!
از منظر بین المللی و سیاسی، حکومتی که رشد و تعالی در جامعه خویش را در نظام الویت هایش قرار می دهد ناگزیر است توجه ویژه ای به مساله تربیت نسل داشته باشد و برای آن برنامه ریزی کند. امروزه بخش مهمی از دنیای کودکان توسط انیمشین ها و فیلم ها و سریال های مختلف احاطه شده است. محدودیت های تماشا هم نسبت به قبل خیلی کمتر شده است. کودکی که تا چند سال پیش برای تماشای انیمیشن باید منتظر می شد تا در ساعت خاصی انیمیشن مورد علاقه اش را صرفا از قاب تلویزیون تماشا کند حالا بدون هیچ محدودیت زمانی و مکانی در یک قاب چند سانتی متری مثل گوشی همراه می تواند وارد دنیای سینما شده و به تماشای دوست داشتنیهایش بنشیند.
در سالهای اولیه بعد از انقلاب اسلامی سینمای کودک و نوجوان به واسطه جنبه های تربیتی و تاثیرگذاری اش بر تربیت نسل های بعدی انقلاب مورد توجه قرار گرفت. البته سینما به شکل کلی در سالهای اول بعد از انقلاب یعنی اواخر دهه پنجاه دوران افول را می گذراند اما با از سرگیری ساخت و ساز سینمایی، فیلمهایی هم به شکل جسته و گریخته برای کودکان و نوجوانان ساخته می شدند که عموما سرمایه گذار و تهیه کننده اصلی این فیلم ها کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان بود. یکی از فیلمهایی که کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در همکاری با کارگردان بزرگ موج نوی آن روزها یعنی داریوش مهرجویی ساخت، «مدرسه ای که می رفتیم» نام داشت؛ فیلمی که در سال ۱۳۵۹ ساخته شد و کل داستانش در مدرسه می گذشت و براساس داستان «حیاط پشتی مدرسه عدل آفاق» نوشته فریدون دوستدار ساخته شده بود. فیلم توقیف شد و در نهایت با سانسور فراوان در سال ۱۳۶۷ به نمایش در آمد. با وقوع جنگ تحمیلی فیلم های کودک و نوجوان هم طبیعتا مایه های جنگی به خود گرفتند. ازجمله اولین فیلم های این چنینی که با فضایی جنگی ساخته شد، «حصار» به کار گردانی حسن محمدزاده بود. فیلمی که داستان نوجوانی ده ساله را تعریف می کند که در غیاب پدرش که به جبهه رفته، برای نجات مادر بیمارش تلاش می کند.
در نهایت باید گفت سینمای کودک همیشه مهم بوده است و در دنیا هم برای آن برنامه ریزی زیادی دارند، سینمای کودک نیازی مبرم برای هر جامعه ای است و نباید خیلی ساده از کنار آن عبور کرد. آثار تولیدی در سینمای کودک و نوجوان محدود است اما همین آثار محدود فقط در جشنواره ها اکران می شود و کمتر در اکران عمومی به نمایش گذاشته می شوند. در هر حال حال سینمای کودک خوب نیست و نیازمند تزریق خون تازه است.»